سوالات مصاحبه استخدامی؛ ۴۰ سوال رایج و روش پاسخ به آنها
یکی از راههای آمادگی برای جلسه مصاحبه، این است که سوالات احتمالی را ببینید و درباره پاسخ آنها فکر کنید. بههیچوجه توصیه نمیکنیم پاسخهای ازپیشمعین را بدهید؛ اما ارزشمند است زمانی را صرف آشنایی با سوالات ممکن کنید. آنچه که افراد حاضر در جلسه در پاسخهای شما به دنبال آنها هستند و آنچه که برای نشان دادن تناسب شما با شغل موردنظر لازم است.
ما این سوالات را در چند بخش دستهبندی کردیم: «سوالات عمومی و متداول»، «سوالاتی درباره سابقه کاری شما»، «سؤالاتی درباره خودتان و اهدافتان»، «سوالات درباره شغل و همکاری» و «سوالات پایان جلسه». هر یک را نیز به تفکیک توضیح دادیم.
پیشنهاد میکنیم مقاله چطور به سوالات مصاحبه شغلی پاسخ دهیم؟ را هم مطالعه کنید.
قسمت اول: سوالات عمومی و متداول
این بخش، سوالاتی مرسوم است که در بسیاری از مصاحبههای شغلی پرسیده میشود. دقت کنید که ممکن است دقیقا همین سوالات را از شما نپرسند، اما اگر پیش از مصاحبه به آنها فکر کرده و پاسخهایی را در ذهن داشته باشید، آمادگی لازم را برای پاسخ به سوالاتی از این دست خواهید داشت.
۱. درباره خودتان بگویید.
شاید این سوال بسیار ساده به نظر برسد، ولی برخی از افراد برای پاسخ به آن در ابتدای مصاحبه دچار چالش میشوند. چند نکته را برای آمادگی پاسخ به این سوال در نظر بگیرید:
تمام پیشینۀ کاری (یا شخصی) خود را بیان نکنید.
به جای آن، یک ارائه کوتاه بدهید و با فرمول حال، گذشته و آینده، ارائهای فشرده و قانعکننده در ابتدای جلسه داشته باشید. این ارائه باید دقیقا نشان بدهد چرا شما مناسب این شغل هستید.
پس از معرفی کوتاه خود، ابتدا کمی درباره شغل فعلیتان بگویید (شامل حوزه و شاید یکی از دستاوردهای مهم). سپس کمی از سابقهتان بگویید و اینکه چطور شد به اینجا رسیدید و از تجاربی بگویید که به این شغل مربوط میشود.
در نهایت، بیمکث بروید سر این موضوع که چرا این شغل را میخواهید و چرا شما برای این کار، عالی هستید.
همینطور که اشاره شد این نکته را در نظر داشته باشید که این ارائه خلاصه و کوتاه باشد و لازم نیست به همه جزئیات اشاره کنید. در ادامه جلسه با توجه به اولویتهایی که برای افراد حاضر در جلسه وجود دارد از شما به تفصیل از موارد مختلف سوال خواهد شد.
۲. چگونه از این موقعیت شغلی، مطلع شدید؟
پاسخ به این سوال، فرصت خوبیست تا اشتیاق و شناخت خود را از شرکت نشان بدهید. برای مثال، اگر از طریق دوست یا شبکهای حرفهای از این موقعیت شغلی آگاه شدهاید، به آن فرد یا شبکه اشاره کنید (البته لازم است به نحوه ارتباط شرکت و آن فرد دقت کنید که دلخوری یا ناراحتی وجود نداشته باشد).
سپس بگویید چه چیزی درباره این شغل، شما را هیجانزده کرده است. حتی اگر اتفاقی و از طریق آگهی شغلی متوجه آن شدهاید، بیان کنید و بهویژه بگویید که چه موضوعی در رابطه با آن آگهی شغلی شما را جذب این موقعیت شغلی و شرکت کرد.
۳. چرا میخواهید در این شرکت کار کنید؟
مراقب باشید به این سوال، پاسخهای کلی ندهید!
این سوال هم مانند پرسش قبل، فرصت خوبیست برای نشان دادن تمایز شما از سایر متقاضیان. کمی فکر کنید و به موضوعی اشاره کنید که شرکت را برای شما منحصربهفرد میکند و واقعا مورد توجه شما قرار گرفته است. بگویید که چطور از وقتی درباره شرکت شنیدهاید، رشد و تغییرات آن را زیر نظر گرفتهاید. روی فرصتهای سازمان برای رشد بیشتر تمرکز کنید و نشان بدهید چطور میتوانید در آن مشارکت داشته باشید. آنچه را که از تعامل شرکت با کارمندان برایتان جذاب است، بیان کنید.
سعی کنید قبل از شرکت در جلسه مصاحبه، پاسخ این سوال را حداقل برای خودتان شفاف کنید. بدانید برای چه آن شرکت را انتخاب کردهاید تا بتوانید در جلسه مصاحبه با اطمینان و باور به سخنانتان صحبت کنید. اگر مطمئن نیستید، ممکن است نشانهای از متناسب نبودن شما با موقعیت شغلی باشد.
البته این نبود اطمینان و وجود تردید نباید مانع از حضور شما در جلسه مصاحبه شود؛ چون جلسه مصاحبه فرصتی است که بتوانید شک خود را به یقین تبدیل کنید و تصمیم نهایی درباره شرکت را بگیرید.
۴. چرا به این شغل علاقه دارید؟
هدف از این سوال معمولا سنجش میزان اشتیاق شما به آن شغل است.
سعی کنید دقیق به این سوال فکر کنید. ابتدا، چند عامل اصلی را پیدا کنید که باعث میشود این موقعیت شغلی برای شما مناسب باشد؛ برای مثال «من بخش پشتیبانی مشتریان را دوست دارم چون عاشق تعاملات مداوم با مردم هستم و از حل مشکل افراد نیز احساس رضایت میکنم».
سپس دلیل علاقهتان نسبت به شرکت را به اشتراک بگذارید؛ مثلا «من همیشه مشتاق آموزش بودم و فکر میکنم شما دارید کاری عالی انجام میدهید. بنابراین میخواهم که بخشی از آن باشم».
و به این نکته توجه کنید که اگر جواب قانعکنندهای برای خودتان ندارید، احتمالا باید جای دیگری به دنبال کار بگردید!
۵. چرا باید شما را استخدام کنیم؟
این سوال در اکثر مواقع با هدف ارزیابی میزان شناخت شما از مهارتها، استعدادها و تواناییهایتان پرسیده میشود.
سعی کنید از این فرصت برای بیان مهارتها و ارائهی مناسب خود استفاده کنید. در پاسخ به این سوال سعی کنید سه موضوع را پوشش بدهید:
- نه تنها شما توانایی انجام وظایف آن موقعیت شغلی را دارید، بلکه کار شما با نتایج عالی همراه است،
- شما کاملا با تیم و فرهنگ شرکت هماهنگ هستید،
- شما مزیتهای مناسبی دارید که نقطه تمایز شما برای انجام کارها است.
توجه داشته باشید که در این قسمت اغراق نکنید و ارائه مختصر و مفیدی داشته باشید.
۶. بزرگترین نقطه قوت شما چیست؟
این سوال نیز فرصت خوبیست برای بیان نقاط تمایز شما.
سعی کنید در پاسخ به این سوال کلیگویی نکنید. یک یا چند نقطه قوت خود را با توجه به سوال و روند جلسه مصاحبه انتخاب کنید و با مثال درباره آنها صحبت کنید. اگر بتوانید این نقطه قوت را بهدرستی به تجربیات قبلی خود وصل کنید و توصیف دقیقی از آن ارائه بدهید، اثربخشی زیادی خواهد داشت.
۷. چه مسائلی را نقاط ضعف (قابلبهبود) خود میدانید؟
هدف از این سوال نیز دانستن نقاط ضعف شما نیست، بلکه سنجش میزان شناخت شما از نقاط قابلبهبود و تلاش شما برای رفع آن است.
در این سوال نیز از کلیگویی دوری کنید و خود را بینقص جلوه ندهید؛ نگویید من نقطه ضعفی ندارم یا نمیدانم چه نقطهضعفی دارم. به موضوعی فکر کنید که با آن چالش داشتید یا دارید، اما برای بهبود آن تلاش کردهاید. مثلا شاید شما هیچوقت در جلسات عمومی ارائه خوبی نداشتید، اما اخیرا برای بهبود مهارتهای ارائه و بیان خود تلاش کردهاید و حتی داوطلبانه ارائه جلساتی با مخاطب زیاد را برعهده گرفتهاید.
قسمت دوم: سوالاتی درباره سابقه کاری شما
یک از بخشهای مهم مصاحبه، مرور سابقه شغلی شماست؛ آنچه انجام دادهاید، به چه موفقیتی و چگونه دست یافتهاید، چه شکستی داشتید و نحوه برخورد شما با آن چگونه بوده است، رفتار شما در محیط کاری چگونه است.
لازم است در این بخش، داستانهای جذابی از مسیر شغلی و حرفهای خود و تجربیاتتان داشته باشید.
۸. بزرگترین دستاوردهای شغلی شما چیست؟
دستاوردهای شغلی شما نقش بسیار مهمی در نتیجه مصاحبه و استخدام شما دارند و در پاسخ به این سوال اصلا خجالت نکشید و دقیق و روان به این سوال پاسخ دهید.
روشی در پاسخ به این سوال وجود دارد که به روش ستاره معروف است و از چهار حرف کلمه STAR تشکیل شده:
موقعیت (Situation)،
وظیفه (Task)،
اقدام (Action)،
نتایج (Results).
در پاسخ به این سوال لازم است به این چهار مورد اشاره کنید.
ابتدا «موقعیت» و «وظیفه» موردنظرتان را بیان کنید؛ مثلا «وظیفۀ من به عنوان کارشناس تحلیل داده، مدیریت روند صدور فاکتورها بود».
سپس درباره کاری که انجام دادهاید «اقدام»، و دستاوردتان «نتایج» را توضیح بدهید؛ «طی یک ماه، فرایند را ساده و پربازده کردم که در تیم ما باعث صرفهجویی زمانی به میزان ده ساعت در هر ماه شد و میزان خطا را تا ۲۵% کاهش داد».
برای پاسخگویی به این سوال برای بیان بیش از یک دستاورد آماده باشید (که احتمالا در رزومه خود به آنها اشاره کردهاید.) و در نظر داشته باشید شاید لازم باشد با توجه به سوالی که در ادامه از شما پرسیده میشود، توضیحات بیشتری درباره جزئیات و چگونگی انجام آن، ارائه دهید.
۹. درباره چالش یا تعارضی که در محیط کار با آن مواجه بودید و نحوه واکنشتان بگویید.
احتمالا خیلی ساده نیست که در مصاحبۀ کاری، درباره این قبیل تجربیات (که ممکن تلخ بوده باشد)، صحبت کنید؛ اما اگر مستقیم این سوال پرسیده شد، تظاهر نکنید که هرگز مشکل و چالشی در محیط کار نداشتهاید. صادقانه درباره موقعیتهای دشواری که با آن مواجه بودید، صحبت کنید (اما نه همراه با جزئیات کاملی که با یک دوست در میان میگذارید).
هدف از این سوال، توجه به رویکرد شما در مواجهه با مسائل دشوار است. سعی کنید صادقانه درباره مسئله و راهحل صحبت کنید. آرام و حرفهای، داستان را تعریف کنید و بیشتر درباره راهحلها بگویید تا مسائل؛ و به کارهای متفاوتی اشاره کنید که در شرایط مشابه انجام میدهید و آمادگیتان را برای یادگیری از تجارب سخت نشان دهید.
۱۰. درباره زمانی که مهارتهای رهبری از خود نشان دادید، بگویید.
برای اینکه مانند یک رهبر عمل کنید یا مهارتهای رهبری از خود نشان بدهید، مجبور نیستید شغل مدیریتی داشته باشید و این سوال هم الزاما برای سنجش توانایی رهبری و مدیریت در جایگاه مدیریتی نیست.
زمانی را به خاطر بیاورید که در حال هدایت یک پروژه بودید؛ پیشقدم شدید و فرآیندی جایگزین را پیشنهاد دادید، یا به تیمتان انگیزه دادید تا کاری را انجام بدهند. سپس از روش ستاره (که در سوال ۸ اشاره شد) برای تعریف داستان آن استفاده کنید. جزئیات کافی ارائه بدهید تا تصویری واضح از موضوع ساخته شود (ولی زیادی هم توضیح ندهید). مطمئن شوید که نتیجه را بیان میکنید و به نقاط اصلی اشاره کردهاید.
۱۱. چه زمانی شما با تصمیمی که در کار گرفته شده بود، مخالفت کردید؟
مورد ایدئال در اینجا، موقعیتی است که شما مخالفت درست خود را به شیوهای حرفهای مدیریت کرده و چیزی از آن تجربه آموختهاید.
به نحوۀ شروع و پایان پاسخهایتان، توجه ویژه داشته باشید. برای شروع، مقدمهای کوتاه بگویید که سایر پاسخهای شما را شکل میدهد؛ مثلا «من در کار حرفهای یاد گرفتم که وقتی بتوانی درباره موضوعی، حدسیات خودت را با دادهها اثبات کنی، اشکالی ندارد که مخالف باشی».
برای یک جمعبندی مناسب نیز میتوانید به طور خلاصه درباره آنچه که از این تجربه آموختهاید، صحبت کنید.
۱۲. درباره یکی از زمانهایی بگویید که اشتباه کردید.
این هم احتمالا از آن سوالات سخت مصاحبه است. اما پاسخ به این سوال دو جنبه دارد؛ یک سمت، اشتباه شما و سمت دیگر رویکرد و نحوه مواجهه شما با اشتباه است.
در پاسخ به این سوال صادق باشید و به سرزنش دیگر افراد نپردازید و به بیان سهم خود از اشتباه و یادگیریتان بپردازید. توضیح بدهید که چه چیزی از این اشتباه یاد گرفتید و چه اقداماتی انجام دادید که در آینده، آن اتفاق تکرار نشود.
کارفرمایان به دنبال افرادی خودآگاه هستند، میتوانند بازخورد را تحمل کنند و به بهبود و انجام بهتر کار اهمیت میدهند.
۱۳. دربارۀ زمانی بگویید که شکست خوردید.
این سوال بسیار شبیه به همان سوال قبلیست و شما باید تقریبا به همان صورت پاسخ بدهید.
مطمئن شوید شکستی واقعی را انتخاب میکنید و صادقانه دربارهاش صحبت کنید. ابتدا سعی کنید به خوبی توضیح بدهید که شکست از نظر شما چه معنایی دارد. مثلا «من در جایگاه یک مدیر، هر زمانی را که سورپرایز شوم یا مسئله از دیدم پنهان مانده باشد، شکست به حساب میآورم». سپس مثالی مرتبط را تعریف کنید. در نهایت فراموش نکنید آنچه را یاد گرفتهاید، به اشتراک بگذارید.
شکست خوردن ایرادی ندارد، ولی مهم است نشان بدهید که چیزی از آن آموختهاید.
۱۴. چرا دارید از کار فعلیتان بیرون میآیید؟
این سوال نیز، کمی دشوار است. سعی کنید مثبت یا خنثی صحبت کنید. بدانید صحبتهای منفی درباره کارفرمای قبلی، جایی در جلسه مصاحبه ندارد.
به فرصت جدید بپردازید و از تناسب خودتان با شغل جدید و اشتیاقتان از قبول فرصتها بگویید. مثلا «من واقعا دوست دارم بخشی از توسعۀ محصول را، از ابتدا تا انتهای آن، برعهده بگیرم و میدانم این فرصت را در اینجا پیدا میکنم».
۱۵. چرا اخراج شدید؟
اگر از کار اخیر خود اخراج شدهاید، چه؟
خیلی ساده بیانش کنید: «متاسفانه اخراج شدم» جوابی کاملا قابلقبول است. البته که ضروری است توضیح مختصری نیز در ادامه بیان کنید.
ممکن است سوالات دیگری هم به دنبالش بپرسند؛ «چرا کارتان را رها کردید؟»، اگر تعدیل نیرو دلیل اخراج بوده، خیلی ساده میتوانید پاسخ بدهید «شرکت ما [سازماندهی مجدد/ ادغام/ واگذار] شد و متاسفانه [سمت/بخشی] که در آن بودم، تعدیل نیرو کرد».
ولی اگر اخراج شما به دلایل عملکردی بوده باشد، چه؟
بهترین کار این است که صادق باشید (بالاخره دنیایی که در آن دنبال کار میگردید، کوچک است و احتمال بهزودی از طریقی متوجه دلیل اصلی اخراجتان خواهند شد).
اخراج را بهصورت تجربهای آموزنده بیان کنید و درسآموختههایی و رویکردی را که پس از آن کسب کردید، بیان کنید. توضیح دهید که چطور در نتیجه ترک کار/اخراج، رشد کردید و حالا شغل و زندگیتان چگونه است و خوب است اگر بتوانید ارتباطی بین تجربیات خود و نقاطی که میتواند باعث تمایز شما در شغل جدید میشود، بیان کنید.
۱۶. چرا در رزومه شما، زمانهای خالی وجود دارد؟
گاهی پیش میآید که به دلایل مختلفی چند ماه یا چند سال به کار حرفهای یا تحصیل نپرداختهاید و در رزومه شما، زمانهای خالی مشاهده میشود.
شاید شما از بچهها یا والدین سالخوردهتان مراقبت میکردید، مشکلاتی در سلامتیتان داشتید، یا در حال مسافرت بودید. شاید هم زمان زیادی طول کشیده تا بتوانید شغل مناسب را پیدا کنید. هر علتی که داشته، باید آمادۀ صحبت درباره آن باشید.
از قبل برای این پرسش آماده شوید و به آن فکر کنید. نکته اصلی صداقت است و البته لازم نیست بیشازحد وارد جزئیات شوید. اگر در زمانی که از کار دور بودید، چه از طریق کار داوطلبانه، چه ادارۀ منزل، یا در واکنش به بحرانی شخصی، مهارت یا دستاوردی بهدست آوردید، میتوانید به توضیح آنها نیز بپردازید.
۱۷. آیا میتوانید توضیح بدهید که چرا مسیر شغلی خود را عوض کردید؟
در صورتی که در مسیر شغلی خود تغییری داشتهاید، احتمالا با این سوال مواجه خواهید شد.
درباره عوامل کلیدی و اثرگذار بر تصمیم تغییر شغلتان توضیح دهید. سعی کنید با ذکر چند مثال نشان دهید که چطور تجارب گذشتۀ شما، قابل انتقال به شرایط و شغل جدید هستند. حتما لازم نیست ارتباط مستقیم داشته باشد. سعی کنید به نکات اصلی اشاره کنید و از کلیگویی یا بیان همه داستان با جزئیات فراوان پرهیز کنید.
۱۸. حقوق فعلی شما چقدر است؟
اگر این سوال را از شما پرسیدند، نگران نباشید.
مثلا میتوانید چنین پاسخی بدهید «پیش از آنکه حقوق برای من دارای اولویت باشد، واقعا دوست دارم بدانم این شغل شامل چه مسائلی میشود. من تحقیق زیادی درباره [شرکت] کردم و مطمئن هستم اگر برای من مناسب باشد، میتوانیم روی مبلغی منصفانه برای هر دو طرف، توافق کنیم و من به ساختار حقوق و دستمزد شما احترام میگذارم. هرچند اگر ساختاری برای حقوق و دستمزد در شرکت وجود دارد خوشحال میشوم بدانم و توضیحاتی ارائه دهم.».
البته اگر احساس کردید که شرایط بهنحوی است که میتوانید سوالی درباره انتظارات و حقوق و دستمزد خود بیان کنید یا مبلغ موردنظرتان را بگویید، آن را بیان کنید.
۱۹. چه موردی را در شغل کنونی خود دوست ندارید؟
در اینجا با احتیاط عمل کنید! سعی کنید در فضای مثبت به این سوال پاسخ دهید و به شکایت از برخی جزئیات شغل کنونی، همکاران یا مدیرتان نپردازید. بهترین راه برای پاسخگویی به این سوال، تمرکز روی فرصت موجود در شغلیست که برای آن مصاحبه میشوید و فرصتی که در شغل فعلی شما وجود ندارد.
قسمت سوم: سؤالاتی درباره خودتان و اهدافتان
سوالاتی درباره چگونه کار کردنتان، این که دنبال چه چیزی هستید (در شغل، تیم، شرکت، و مدیر) و این که اهدافتان چیست، پرسیده میشود. شما نیز میتوانید از این فرصت برای نشان دادن تناسب خودتان با شغل موردنظر استفاده کنید.
۲۰. شما در موقعیت شغلی جدید به دنبال چه میگردید؟
پیش از پاسخ به این سوال باید اطمینان حاصل کنید که شرح شغل و مسئولیتهای آن را به خوبی مطالعه کردهاید. با توجه به تواناییها، دانش و علایق خود به بیان برخی از موارد بپردازید، اگر این موارد با شرح شغلی همخوانی داشته باشد، بهتر است.
۲۱. شما چه نوع محیط کاری را ترجیح میدهید؟
هدف از این سوال نیز توجه به تناسب شما با محیط کاری سازمان است. در این مورد نیز با شناختی که از سازمان و علایق خودتان پیدا کردهاید، نکاتی را مطرح کنید.
۲۲. سبک مدیریتی شما چیست؟
در صورتی که برای شغلی مدیریتی اقدام کردهاید، احتمالا این سوال از شما پرسیده خواهد شد.
بهترین مدیران آنهایی هستند که محکم، ولی انعطافپذیرند و دارای تواناییهای مناسبی برای اجرای سبک مدیریت خود است. این دقیقا همان چیزیست که میخواهید در جوابتان نشان دهید. به چیزی مثل این فکر کنید «در حالی که هر موقعیت و هر عضو به رویکرد متفاوتی نیاز دارد، من مایلم با کارمند خود به عنوان یک مربی برخورد کنم و…».
سپس به چند تجربه مدیریتی خود با این زمینه اشاره کنید، مثل وقتی که تیم خود را از پنج نفر به پانزده نفر رساندید یا کارمند کمکاری را راهنمایی کردید که چگونه به بهترین فروشنده شرکت تبدیل شود.
۲۳. مدیر و همکارانتان، شما را چگونه توصیف میکنند؟
به خاطر داشته باشید در مراحل پایانی فرآیند مصاحبه احتمالا با مدیر و برخی از همکاران سابقتان تماس خواهند گرفت، پس بهتر است در پاسخ به این سوال صادق باشید. میتوانید به تواناییها و رفتارهایتان در تعامل با این افراد اشاره کنید. درباره اخلاق حرفهای خود در محیط کاری یا شخصیت فردی خود صحبت کنید.
برای توضیحات بیشتر قسمت «بزرگترین نقطه قوت شما چیست؟» را دوباره مشاهده کنید.
۲۴. چگونه با فشار یا موقعیتهای استرسزا کنار میآیید؟
در این سوال سعی نکنید خود را بینقص نشان بدهید. راهکار خود را در مقابله با استرس و شرایط فشار توضیح دهید. مثل استفاده از روشهای ذهنآگاهی روزانه، دویدن یا نوشتن لیست جزئی کارهای روزانه و سایر روشهایی که در مقابل با فشار و استرس انجام میدهید. خیلی خوب است که بتوانید راهکارهای عملی خود را با یک موقعیت و تجربه واقعی بیان کنید.
۲۵. دوست دارید خارج از محیط کار چه کاری انجام دهید؟
گاهی مصاحبهکنندگان از شما درباره سرگرمیها یا علایقتان خارج از کار میپرسند، تا شما را کمی بهتر بشناسند و متوجه شوند درباره چه چیزی شوق دارید و در ساعات بیکاری خود، وقتتان را صرف چه چیزهایی میکنید.
این فرصتی دیگر است تا بتوانید برخی از ویژگیهای متمایز خود را بیان کنید. صادق باشید، ولی حرفهای بمانید و سعی کنید در چارچوب مناسبی به سوالات پاسخ دهید. باز هم کلیگویی نکنید ولی لزومی ندارد جزئیات زیادی را نیز بیان کنید.
۲۶. آیا برای ازدواج یا بچهدار شدن برنامهای دارید؟
این یک سوال خصوصی است و سوال درستی هم در جلسه مصاحبه نیست؛ ولی ممکن است فردی که سوال را میپرسد این موضوع را بهدرستی نداند. البته لزومی هم ندارد شما پاسخی به این سوال یا سوالات خصوصی زندگی شخصی خود بدهید. میتوانید در پاسخ به این سوال بگویید «من هنوز در آن مرحله نیستم ولی به اما اگر بر مسیر شغلیام در این شرکت تاثیرگذار است، میتوانم بیشتر دربارهاش بدانم؟»
۲۷. چگونه کارهای خود را اولویتبندی میکنید؟
مصاحبهکنندگان شما میخواهند توانایی مدیریت زمان، تصمیمگیری، برقراری ارتباط موثر و برنامهریزی شما را بهتر بشناسند. با صحبت کردن درباره روشی که در برنامهریزی روزانه یا هفتگی خود نتیجه گرفتهاید، شروع کنید. چه یک برنامه نرمافزاری باشد و چه استفاده از دفترچه یادداشت شخصی.
میتوانید درباره تجربیات واقعی که مجبور شدید اولویتها و برنامهها را در دقیقه نود جابهجا کنید و واکنش، ارزیابی موقعیت، تصمیمگیری و نحوه ارتباط با همکاران و مدیران خود را بیان کنید.
۲۸. به چه چیزی علاقه دارید؟
اگر کسی این سوال را در مصاحبه پرسید، احتمالا میخواهد شما را بهتر بشناسد.
پاسخ آن میتواند مستقیماً با نوع کاری که در آن نقش خواهید داشت، مرتبط باشد. برای مثال اگر برای طراح گرافیک درخواست میدهید و ممکن است علاقه شما، ساخت تصویرسازیهای شخصی در اوقات فراغتتان باشد تا آنها را در اینستاگرام پست کنید.
البته اشکالی ندارد اگر سرگرمیهای روزانهتان، متفاوت و بیارتباط با کارتان باشد. ممکن است شما توسعهدهنده نرمافزار هستید که عاشق آشپزی است. البته گاهی میتوانید درباره شباهت هر دو کار در خلاقیت و دقیق بودن صحبت کنید.
۲۹. چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
مصاحبهکننده با این سوال میخواهد مطمئن شود در شغل موردنظر، انگیزه خوبی برای کار کردن دارید. به این فکر کنید که در شغلهای قبلی خود، چه چیزهایی به شما انرژی میداد و در شرح شغل جدید، چه چیزی برای شما جذاب بود. یک مورد انتخاب کنید، مطمئن شوید به شغل و شرکتی که برایش مصاحبه میشوید، مربوط است و سعی کنید توضیحات مختصر ارائه کنید.
۳۰. دوست دارید چگونه مدیریت شوید؟
این سوال معمولا برای یافتن میزان تناسب شما با شرایط شغلی و شرکت پرسیده میشود.
به این فکر کنید در گذشته چه چیزی برای شما موثر بوده و چه چیزهایی نبوده است. اینکه مدیران قبلی با چه کارهایی باعث تشویق شما شدهاند و به موفقیت و رشد شما کمک کردند؟ یک یا دو مورد را انتخاب کنید و سعی کنید به خوبی آنها را توضیح دهید. سعی کنید در فضایی مثبت پاسخ دهید و به بدگویی نپردازید و سعی کنید از شرایط مطلوب خود بگویید. خوب است بتوانید در کنار آن، مثالی از تجربهای مثبت با مدیران سابقتان بگویید.
۳۱. خود را در پنج سال آینده در چه جایگاهی میبینید؟
در دنیای امروز و با این سرعت تغییرات، خیلی دشوار است که بتوان با دقت به این سوال پاسخ داد، مخصوصا اگر در ابتدای مسیر شغلی خود باشید. اگر این سوال از شما پرسیده شد، این نکته را در نظر بگیرید که مصاحبهکننده میخواهد بداند:
آیا شما انتظارات واقعگرایانه برای شغل خود درنظر گرفتهاید؟
آیا شما بلندپرواز هستید و قبلا هم به آینده فکر کردهاید؟
آیا موقعیت شغلی با اهداف رشد شما همخوانی دارد؟
بهترین انتخاب شما این است که به آینده فکر کنید و با توجه به شرایط کنونی خود، آینده مطلوبتان را ترسیم کنید. همچنین درباره اینکه موقعیت شغلی موردنظر، شما را به کجا میرساند، واقعگرایانه فکر کنید و با توجه به آن به این سؤال پاسخ دهید. اشکالی ندارد اگر بگویید کامل درباره آینده مطمئن نیستید، ولی میدانید این تجربه نقشی مهم در کمک به تصمیم گرفتن درباره آینده ایفا میکند.
۳۲. شغل رویایی شما چیست؟
هدف از این سوال هم تقریبا مشابه سوال قبلی است. شاید لازم نباشد دقیقا از جزئیات رویای خود بگویید. ولی خوب است از بلندپروازیها و اهداف خود و اینکه چرا این شغل میتواند شما را به آنها نزدیک کند، صحبت کنید.
۳۳. با چه شرکتهای دیگری درحال مصاحبه هستید؟
شرکتها به چند دلیل ممکن است این سوال را بپرسند.
یا میخواهند ببینند چقدر درباره این شغل مصمم هستید یا میخواهند بفهمند برای استخدام شما دارند با چه کسانی رقابت میکنند. در این شرایط، شما باید اشتیاق خود را درباره این شغل و شرکت نشان دهید، و اینکه نگویید با هیچ شرکت دیگری مصاحبه نمیکنید.
با توجه به اقداماتتان میتوانید به چند موقعیت شغلی مشابه که در مرحله مصاحبه یا ارسال رزومه هستید، اشاره کنید و سپس بگویدد چرا و چگونه این شغل مناسب شماست.
۳۴. چه چیزی شما را متمایز میکند؟
در پاسخ به این سوال به موارد و تواناییهای غیرمرتبط با شغل اشاره نکنید. به بازخوردهایی که تاکنون گرفتهاید فکر کنید، میتوانید از چند نفر از همکاران سابق خود بپرسید. ببینید استعدادهای خاص و نقاط تمایز شما در شغلتان چیست یا چه ویژگیهایی شما را در انجام کارها متمایز میکند. روی یک یا دو مورد تمرکز کنید و سعی کنید توضیحاتتان تجربههای قبلی شما را نیز در بر بگیرد.
۳۵. چه چیزی باید بدانم که در رزومۀ شما نیست؟
این سوال نشانه خوبی است و احتمالاً بدین معنی است که فکر میکنند شما گزینه خوبی برای شغل هستید و میخواهند بیشتر درباره شما بدانند.
سعی کنید به مواردی بپردازید که در جلسه مصاحبه و رزومه به آنها اشاره نکردهاید و فکر میکنید نقاط قوت یا نکات تمایز شماست. یک ویژگی خوب، داستان یا جزئیاتی درباره شما و تجربهتان، یا انگیزه و هدفی که شما را درباره این شغل یا شرکت هیجانزده میکند.
قسمت چهارم: سوالاتی درباره شغل و همکاری
۳۶. حقوق و دستمزد مدنظر شما چیست؟
نکته مهم این است که حتما قبل از روبهرو شدن با این سوال تحقیق کرده باشید. سعی کنید با توجه به تجربه، تحصیلات، تواناییها و مهارتهایتان، به بازه مناسبی از حقوق برسید. سعی کنید بهنحوی برخورد کنید که طرف مقابل متوجه انعطافپذیری شما در این مورد بشود، در عین اینکه ارزشمندی تواناییهای خود را بهخوبی نشان داده باشید.
همچنین میتوانید در شرایطی از بیان رقم دقیق خودداری کنید یا آن را به تعویق بیندازید، به خصوص اگر این سؤال خیلی زود در فرآیند مصاحبه مطرح شد. میتوانید بگویید « تمایل داشتم اول بدانم چه بازهای برای این شغل در نظرتان است» یا « قبل از صحبت درباره دستمزد، مشتاقم بیشتر درباره این شغل بدانم.» برای توضیحات بیشتر میتوانید سوال «حقوق فعلی شما چقدر است؟» نیز را مشاهده کنید.
۳۷. فکر میکنید چه کارهایی را میتوانیم بهتر یا متمایز انجام دهیم؟
دشوار است که بهنحوی محترمانه و مثبت پیشنهادهای خود را درباره بهبود شرکت ارائه دهید. سعی کنید همراه با آرامش، پاسخ خود را با نکتهای مثبت درباره شرکت یا محصول خاصی که درباره آن پرسیده شده، شروع کنید. سپس در زمانی مناسب بازخورد سازنده خود را بدهید، کمی مقدمه بگویید و توضیح دهید چرا این تغییر را پیشنهاد میکنید (اگر براساس تجربه قبلی یا دلایل مشخص باشد، بهتر است).
اگر بتوانید صحبتتان را با سوال تمام کنید، علاقه و تمایل خود به شرکت و شنیدن نظرات دیگر را نشان خواهید داد. مثلا میتوانید در پایان بپرسید «این مورد را اینجا درنظر گرفتهاید؟ خوشحال میشوم بیشتر درباره این روندها بدانم.»
۳۸. چه زمانی میتوانید شروع به همکاری کنید؟
در پاسخ به این سوال نگران نباشید و با توجه به شرایط خود پاسخ دهید.
اگر میتوانید بلافاصله شروع کنید میتوانید اول هفته آتی را پیشنهاد بدهید. ولی اگر میخواهید به کارفرمای کنونی خود اطلاع دهید، از گفتنش نترسید. طرف مقابل این موضوع را درک خواهد کرد و به این که مسئولیتپذیر هستید و کارها را به درستی تحویل میدهید، احترام میگذارد. همچنین ممکن است برنامه داشته باشید بین دو شغل خود استراحتی داشته باشید. بنابراین میتوانید بگویید «برنامهای برای مدتی مشخص از قبل دارید که باید به آنها برسید. البته اگر نیاز است کار را زودتر شروع کنیم، میتوانیم زمانی مناسب برای هر دو طرف تعیین کنیم.»
قسمت پنجم: سوالات پایان جلسه
در پایان جلسه مصاحبه معمولا فرصتی دارید که سوالات خود را بپرسید یا اگر نیاز است نکتهای را مطرح کنید. سعی کنید این بخش را بدون سوال یا گفتگو رها نکنید.
۳۹. آیا چیز دیگری هست که میخواهید بدانیم؟
میتوانید از این سوال به عنوان یک فرصت برای جمعبندی جلسه استفاده کنید. اگر واقعا مورد مرتبطی هست که فرصت نشده در جلسه به آن اشاره کنید، در این زمان فرصت مناسبی برای بیان آن است. در غیر این صورت، میتوانید خلاصه توانمندیهای خود و برداشت خود را از شغل بیان کنید. برای مثال، میتوانید بگویید « فکر کنم درباره بیشتر موارد صحبت کردیم، ولی فقط خلاصه بگویم، به نظر میرسد شما دنبال کسی هستید که [با توجه به شغل موردنظر توضیحی را بگویید] و با تجربۀ قبلی من [اینجا تجربۀ خود را به صورت خیلی خلاصه شرح دهید]، فکر میکنم من میتوانم تناسب خوبی داشته باشم.»
۴۰. آیا شما سؤالی از ما دارید؟
همانطور که میدانید جلسه مصاحبه یک فرصت است تا بتوانید پی ببرید آیا این شغل از دیدگاه شما مناسب است یا خیر. شما فرصت دارید یک یا دو سوال بپرسید. اگر درباره موقعیت شغلی موارد دیگری است که میخواهید بدانید یا درباره شرکت و تیم موردنظر چه مواردی را علاقه دارید بیشتر بدانید؟ همچنین میتوانید سوالاتی درباره نحوه و بخشهای جذاب کار کردن در این شرکت یا مسیر رشد کسبوکار شرکت بپرسید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که سوالات چالشی یا احتمالا محرمانه را در این بخش نپرسید. هدف این سوالات شفاف شدن مواردی است که برای شما اهمیت دارد و میتواند در تصمیمگیری شما تاثیر بگذارد.