چطور با شبکهسازی به شغل موردنظرمان برسیم؟
واقعیت بازار کار این است که بسیاری از موقعیتهای شغلی بهصورت فعالانه و عمومی در خارج از سازمان اطلاعرسانی نمیشوند. سازمانها معمولا این موقعیتها را با معرفی دیگران در داخل یا خارج از سازمان پر میکنند و در صورتی که شما در شبکه افراد آن سازمان باشید، از این موقعیتها مطلع شده و فرصت ارائه درخواست را خواهید داشت. در جستجوی شغل با استفاده از شبکهسازی، هدف ما این است که:
- سایر افراد را از جستجوی شغلی خود و اهداف شغلیمان آگاه کنیم.
- دانش خود را از صنعت و زمینه فعالیت شغلها افزایش دهیم.
- از شرکتهای مختلف شناخت بهتری پیدا کنیم.
- فرصتهای شغلی پنهان را جستجو کنیم.
هر ارتباطی که با دیگران برقرار کنید بهعنوان فرصتیست برای توسعه شبکهتان. به این فکر کنید که چطور میتوانید از این افراد، برای پیدا کردن شغل موردنظرتان بهره ببرید. مطمئن باشید افراد زیادی هستند که امکان و تمایل کمک به شما در این مسیر را دارند.
شغلهای پنهان بازار کار چیست؟
بیایید با یک مثال با شغلهای پنهان بازارکار بیشتر آشنا شویم.
از زمانی که سازمان برای یک تیمش، نیاز به جذب نیرو پیدا میکند تا هنگامی که فردی برای این نقش شروع به همکاری کند، حداقل یک الی دو ماه زمان میگذرد. اولین فردی که این نیاز را مشخص میکند معمولا مدیر تیم است.
فرض کنید در تیم مارکتینگ، یک موقعیت شغلی جدید باز شده است. سازمان میتواند برای این شغل از شغلاولیها یا افرادی با سابقه کاری کم استفاده کند.
در گام اول اگر مدیر تیم، افراد متناسبی را بشناسد با آنها گفتگو میکند.
گام بعدی، افرادی هستند که اعضای تیم مارکتینگ یا سایر تیمها معرفی میکنند.
در صورتی که همچنان گزینه مناسبی برای این نقش پیدا نشود، معمولا از شبکه بیرونی آن سازمان مانند استاد دانشگاه، مشاور کسبوکار یا فردی فعال در آن حوزه که ارتباط بیشتری با کارجویان دارد، پرسوجو میشود.
بنابراین هر چه شبکه حرفهای شما گستردهتر باشد، با احتمال بیشتری از این موقعیتها پیش از اعلان عمومی مطلع میشوید.
پیشنهاد میکنیم در اولین گام، لیستی از افراد شبکه خود که میتوانند در یافتن شغل به شما کمک کنند، تهیه کنید. البته این طور نیست که همین افراد شما را استخدام کنند. بلکه ممکن است کسانی را بشناسند که در حوزه موردنظر شما مشغول هستند و بتوانند شما را به آنها معرفی کنند.
در ابتدا به بستگان خود توجه کنید. به همه افرادی از بستگان خود که ارتباطی با آنها دارید. جایگاه سازمانی و صنعت آنها شما را محدود نکند. ممکن است فردی در صنعت تجهیزات پزشکی با واسطه فردی را در صنعت شما بشناسد.
سپس به سراغ دوستان خود بروید. همکلاسیهای دانشگاهتان، سالبالاییها، دوستان دوران مدرسه یا دوستانی که در جمعهای آموزشی یا اجتماعی میشناسید.
در گام بعد به افرادی که در دانشگاه میشناسید میتوانید مراجعه کنید؛ استاد، مربی، مشاور، مسئول گروه آموزشی، مسئول انجمن علمی و.. . برخی از اساتید دانشگاه با برخی از شرکتها و سازمانها همکاریها و پروژههای مشترکی دارند. همچنین ممکن است با برخی از دانشجویان و فارغالتحصیلان گذشته در ارتباط باشند. در نتیجه در پروژههای مختلف ممکن است فرصتی برای شما وجود داشته باشد یا بتوانند شما را به فرد یا سازمان دیگری معرفی و مرتبط کنند.
چگونه افراد را به شبکه حرفهای خود تبدیل کنیم؟
شبکهسازی نیازمند این است که شما فعالانه دست به کار شوید، با دیگران به گفتوگو بنشینید، مخاطبان فعال داشته باشید و آنها را حضوری ملاقات کنید. میتوانید برای افزایش شبکه خود، هدف تعیین کنید. مثلا روزانه حداقل با یک نفر گفتوگوی مستقیم و مرتبط با کارتان داشته باشید. میتوانید از لیست اولیه خود (دوستان، اقوام، آشنایان نزدیک و…) شروع کنید. به مرور زمان با افراد جدیدی آشنا خواهید شد و لیستتان توسعه پیدا میکند.
یک معرفی خوب هم از خودتان داشته باشید. رزومهتان را آماده کنید تا در صورت نیز برایشان بفرستید و نظرات و توصیههایشان را دریافت کنید. میتوانید از آنها درخواست کنید که اگر فرد یا شرکتی را میشناسند به شما معرفی کنند یا شما را با آنها آشنا کنند.
شبکهسازی بیش از یک تماس است. ممکن است در ابتدای مسیر نتوانید بهخوبی با برخی از افراد ارتباط برقرار کنید. همه درست به شما پاسخ ندهند یا به نتیجه موردنظرتان نرسید. این طبیعی است، به برقراری تماس و ارتباط گرفتن ادامه دهید. (مگر اینکه طرف مقابل به صورت صریح و واضح از شما درخواست کند که دیگر تماس نگیرید!).
خوب است که بهطور منظم با این افراد در ارتباط بوده و آنها را در جریان اتفاقاتی که در مسیر جستوجوی شغلی خود سپری کردهاید، بگذارید. اگر فعالانه در جستوجوی شغل هستید، حدودا هر دو هفته یک بار زمان مناسبی است. در غیر این صورت، فاصله زمانی یک الی دو ماه کافی است.
بگذارید افرادی که با آنها در ارتباط هستید بدانند که کمکهای آنها نتیجهبخش بوده است. همه ما نسبت به قدردانی و بازخورد مثبت حس خوبی داریم.
یک نکته مهم دیگر را نیز در نظر داشته باشید. ما در جستوجوی شغل بیشتر از خودمان و خواستههایمان صحبت میکنیم. سعی کنید در صحبتها و گفتوگوهای خود، فرد مقابل را نیز در نظر بگیرید. بگذارید طرف مقابل اهمیت نقش خود را درک کند و بداند منظور شما با اصطلاحهای کلیشه مانند پارتی یا شبکهسازی با بار معنایی منفی آن متفاوت است. مطمئن باشید در این صورت افراد باعلاقه و حس بهتری با شما همراهی میکنند.
قانون ۲۵۰
این قانون میگوید همه ما حداقل ۲۵۰ نفر را میشناسیم. برای مثال اگر بخواهیم لیستی را برای دعوت به یک مهمانی بنویسیم احتمالا میتوانیم حداقل ۲۵۰ نفر را در آن بنویسیم. در یک محاسبه سرانگشتی، اگر به اکانت اینستاگرام خود مراجعه کنیم احتمالا افرادی که به نحوی آنها را میشناسیم بیش از ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفر است و قطعا افرادی خارج از آن را نیز میشناسیم.
اگر بخواهیم این قانون را تعمیم دهیم، هریک از این افراد نیز ۲۵۰ نفر را میشناسند و البته قطعا همپوشانیهایی دارد ولی مسئله تعداد زیادی افرادی است که بهنحوی با آنها آشنا هستیم. این قانون به ما اهمیت ارتباط با سایر افراد را یادآوری میکند که وارد شدن یک فرد جدید به شبکه شخصی شما میتواند افراد بسیاری را نیز غیرمستقیم به آن اضافه کند. بنابراین خیلی جای تعجب ندارد که روزی دوستِ دوستِ دوستتان در یافتن شغل شما نقش داشته باشد!
در آخر گفتنی است که شبکهسازی یک روش موثر و بهینه برای یافتن شغل است، اما تنها راه نیست. لازم است فعالانه از روشهای دیگر جستوجوی شغل نیز استفاده کرد، همان طور که شرکتها نیز بخشی از فرصتهای شغلی خود را از روشهای دیگر تکمیل میکنند.